پروفسور یحیی عدل؛ پدر جراحی نوین ایران
اکنون که بیست سال و اندی از درگذشت پروفسور یحی عدل می گذرد، نگاهی به زندگی و خدمات او به پزشکی و جراحی نوین ایران کرده ایم.
«یک وقتی به من گفتند شما روز به روز مریضهایتان کمتر می شود، گفتم طبیعی است؛ چون شاگرد من در لرستان همان عملی را که من در [بیمارستان] سینا انجام می دهم، به خوبی می تواند انجام دهد.» این را پروفسور یحیی عدل می گوید؛ مردی که کلامش موثر و رفتارش سرمشق بوده است.
اکنون که بیست سال و اندی از درگذشت او می گذرد، نگاهی به زندگی و خدمات او به پزشکی و جراحی نوین ایران کرده ایم.
روزی در پاییز سال 1332، در بیمارستان سینا مردی میانسال روی تخت به بالش تکیه داده و به پرسشهای خبرنگاران پاسخ می دهد. او می گوید در تهران به کارگری مشغول است؛ ولی به علت بیماری قلبی، دو ماه است که قادر به کار و حرکت نبوده، و روز به روز حالش وخیم تر شده است.
مرد که به تازگی از اتاق عمل برگشته میگوید الان حالش خوب است و دیگر اثری از نشانه های بیماری در او نیست. جراید آن زمان، خبر این عمل را در صفحات خود درج کردند و از آن به عنوان نخستین جراحی قلب در ایران یاد میکنند که به دستان پروفسور یحیی عدل انجام شده است.
یحیی عدل برخاسته از خانوادهای شناخته شده بود. پدربزرگش روحانی سرشناسی در تبریز بود. پدرش حاکم ایالت هایی چون استرآباد و کرمانشاه بود و عمویش حبیب عدل، در فرانسه متخصص رادیولوژی بود و نخستین دستگاههای رادیولوژی را به ایران وارد کرد.
یحیی عدل به پشتوانه خانواده، برای تحصیل عازم پاریس شد. در آنجا مشغول تحصیل دروس مهندسی بود که با نامه ای از سوی عمویش، به خواندن رشته پزشکی توصیه و تشویق گردید. به همین سبب وارد دانشکده پزشکی پاریس شد و سرانجام در سال 1319، پس از پایان تحصیل در رشته پزشکی و کار در بخش جراحی، علیرغم اصرار اساتیدش به ماندن در فرانسه، به ایران بازگشت.
او در ایران استاد دانشکده پزشکی تهران در دروس جراحی شد، به منصب ریاست بخش جراحی بیمارستان سینا رسید، و بعدها ریاست بیمارستان شهدای تجریش و سپس ریاست بخش جراحی بیمارستان شریعتی را برعهده گرفت.
پروفسور عدل وضعیت جراحی در آن روزگار ایران را این گونه شرح می دهد: «وقتی که به ایران آمدم، جراحی در سطح شکافتن آبسه، عمل فتق و بواسیر بود. استادان آن چنان درها را بسته بودند که کسی فکر نمی کرد می تواند جراح شود. کاری که من کردم این بود که این درها را روی نسل آن روز باز کردم.» به گفته شاگردانش، او ترس جراحی را در آنها کاهش داده و تکنیکها را به دور از پیچیدگی آموزش می داد.
او در گفتگویی که سال 1378 با سازمان اسناد و کتابخانه ملی انجام داد، اضافه می کند: «آمدن من مصادف شد با شروع جنگ [جهانی دوم]…وضعیت دارویی و وسایل جراحی فوق العاده اسفناک بود. حتی چهار، پنج سال بعد از شروع به کار من، بعضی وقتها نخ برای دوختن یا سوزن را خودمان می خریدیم و وارد می کردیم؛ چون در بیمارستان نبود.»
در آن دوران، به همت پروفسور عدل و همکارانشان، تجهیزات بیمارستانی به مرور تکمیل شد و با کشف آنتی بیوتیک ها و داروهای بیهوشی و ورود آن به ایران، تخصص جراحی بیش از پیش رشد کرد.
پروفسور عدل هر سال به پاریس سفر می کرد تا از روش های جدید جراحی و داروهای جدید بیهوشی مطلع شود.
او نخستین عمل های جراحی ریه، مری، قلب و استخوان را در ایران انجام داد.
هرآنچه را که می آموخت به دیگران منتقل می کرد. آن گونه که خودش می گفت: «وقتی در فرانسه عمل جراحی قلب باز را شروع کردند، رفتم و یک ماه آن جا ماندم که ببینم چه می کنند. بعد آمدم همان کار را این جا انجام دادم. به کسان دیگر هم یاد دادم…من نمیدانم این مرض من است یا حسن من، که هرچه بدانم و بتوانم، باید به شاگردانم یاد بدهم؛ شما هم همینطور باشید.»
از پروفسور عدل مصاحبه ای تصویری به تاریخ اسفند 1378 در دسترس است. در این مصاحبه او 91 سال سن دارد. با قامتی بلند پشت میزی در بیمارستان آریا نشسته و رو به روی او، مصاحبه گر که خود دانشجوی پزشکی است، از او سوالاتی می پرسد.
پروفسور با رویی گشاده سوالات را پاسخ میدهد و از سرگذشت خود با جزئیاتش یاد میکند. میان صحبتهایش به دفعات بلند میخندد و شوخی می کند.
در انتهای مصاحبه، مصاحبه گر می پرسد: «استاد مایلید در پایان مطلبی بگید؟…هر مطلبی»، او کمی مکث می کند و می گوید: «اصل مسئله این است که آدم به یک چیزی که عقیده دارد، باید پشت آن را بگیرد و ادامه دهد، سرخوردگی نداشته باشد، ولش نکند، بالاخره به نتیجه می رسد.»