تاریخچه ام اس
در متون و نوشتههای پیش از قرن نوزدهم میلادی، مجموعهای از علایم و مشکلات در برخی افراد توصیف شده بود که امروزه آن را با عنوان بیماری ام اس میشناسیم.
دکتر علی اعتماد رضایی (پزشک عمومی)
تا پیش از قرن نوزدهم میلادی و شروع نگاه علمی و نقادانه به بیماریها که مقدمه پزشکی نوین شد، طبیبان به صورت تجربی اقدام به تشخیص و درمان بیماریها میکردند و هر فردی شیوه و منش خود را در طبابت به کار میبست.
بسیاری از تعاریف بیماریها و تصمیم گیریها هم بر پایه خرافات بوده و قابل راستی آزمایی توسط دیگران نبود.
در متون و نوشتههای پیش از قرن نوزدهم میلادی، مجموعهای از علائم و مشکلات در برخی افراد توصیف شده بود که امروزه آن را با عنوان بیماری ام اس میشناسیم.
در سال 1868، پزشک فرانسوی به نام “ژان مارتین شارکو” که او را با عنوان پدر علم مغز و اعصاب میشناسند، خانم جوانی که به لرزش عجیب دست مبتلا بود را به دقت مورد بررسی قرار داد.
شارکو سایر علائم و مشکلات بیمار شامل لکنت زبان و حرکات غیر طبیعی چشمها را نیز یادداشت کرده و با سایر بیمارانش مقایسه کرد.
پس از فوت بیمار، شارکو او را کالبدشکافی کرده و ضایعاتی را در مغز وی مشاهده کرد که امروزه به نام “پلاک ام اس” میشناسیم.
وی سپس توصیف کاملی از این بیماری نوشت و شروع به درمان تجربی افراد مبتلا به علائم مشابه با داروهای در دسترس از جمله برخی سَمها و تزریق طلا و نقره کرد.
در سالهای پایانی قرن نوزدهم، پزشکان مختلفی در اروپا و آمریکا توصیفهای تقریبا مشابهی از یک بیماری مغز و اعصاب ارائه دادند و تقریبا در تمامی آنها، شیوع بیشتر بیماری در خانمها، به ارث نرسیدن مستقیم بیماری از والدین و طیف گسترده علائم بیماری ذکر شده بود.
پس از آن تا سالها پیشرفت خاصی در شناخت این بیماری رخ نداد؛ چون هنوز سیستم ایمنی بدن (که عملکرد نامناسب آن عامل اصلی ایجاد بیماری ام اس است) شناخته نشده بود.
در آن زمان پزشکان مشاهده میکردند که علائم بیماری در برخی از افراد بیش از یک بار بروز میکند و اعتقاد داشتند که عامل بیماری در بدن انسان از مواد خاصی برای زنده و فعال باقی ماندن استفاده میکند.
پس از ابداع روش خاصی برای مشاهده سلولهای عصبی زیر میکروسکوپ در ابتدای قرن بیستم، دکتر “جیمز داوسون” از دانشگاه ادینبورو در سال 1916 با کالبدشکافی مغز افرادی که فوت کرده بودند و در طی زندگی علائم بیماری ام اس را داشتند، مشاهده کرد که در اطراف رگها و سلولهای عصبی مغز آنها التهاب وجود داشته است.
پس از ابداع روشهای ثبت فعالیت الکتریکی سلولهای عصبی در دهه 1920، پزشکان مشاهده کردند که انتقال پیام عصبی در بیماران مبتلا به ام اس مختل است و یک دهه بعد از آن بود که دانشمندان به تدریج به نقش سیستم ایمنی بدن فرد در ابتلا به بیماری ام اس پی بردند.
پس از جنگ جهانی دوم و با سرعت گرفتن ابداع روشهای جدید تشخیصی (از جمله روشهای تصویربرداری مانند سی تی اسکن، ام آر آی و روشهای آزمایشگاهی) بود که شناخت پزشکان از این بیماری بسیار بیشتر شد و هم زمان با این شناخت، انواع روشهای درمانی برای کنترل بیماری مورد آزمون قرار گرفتند.
در سالهای دهه 1980 میلادی، انواع داروها برای کنترل علائم بیماری ام اس معرفی شدند و در نهایت در سال 1993 بود که اینترفرون بتا به عنوان اولین داروی کنترل بیماری ام اس ساخته شد و پس از آن تا امروز، داروهای متنوع تزریقی و خوراکی برای این بیماری معرفی شدهاند.
امروزه ام اس دیگر آن بیماری شدیدا ناتوان کننده گذشته نیست و بسیاری از افراد مبتلا به آن، با تشخیص به موقع و کنترل روند بیماری، قادر به زندگی طبیعی بوده و دوشادوش دیگران در جامعه حضور فعال دارند.